برچسب ها
دیروقت به خانه آمدم و مادر باران برایم شام گرم کرد. باران خواب بود. بعد موادمخدر مصرف کردیم و خوابیدیم. صبح روز بعد باران بیدار نمیشد. به مادرش گفتم انگار نفس نمیکشد، بدنش سرد بود. مادرش بر سر خود کوبیده و بیتابی میکرد. می خواستیم اورژانس را خبر کنیم اما میترسیدیم پدر باران بفهمد و شکایت کند. مادر باران میگفت اگر برادرانم بفهمند من را میکشند...
کد خبر: ۲۸۴۶۶۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۱/۲۷
در این گزارش به پرونده هایی می پردازیم که در آن قاتل چند وقتی را با جسد مقتول خود زیر یک سقف زندگی کرده است.
کد خبر: ۲۸۰۵۳۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۸/۰۵
آخرین اخبار
پربازدیدها
پربحث ترین عناوین